اتاق عملیات اصلی آشوب ایران در منطقه نبود؛ فروش نفت رو به افزایش است
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۷۲۵۷۶
خبرگزاری آریا - سخنگوی دولت با بیان اینکه هدف آشوب در ایران متوقف کردن روند پیشرفت کشور بود و ثابت کرد که راه دولت درست است زیرا فروش نفت و تجارت غیرنفتی افزایش یافته، به شبکه «المیادین» لبنان گفت، مشکلات در حال حل شدن است.
به گزارش خبرگزاری آریا به نقل از فارس «علی بهادری جهرمی» سخنگوی دولت سیزدهم در گفتوگویی تلویزیونی اعلام کرد مشکلات کشور در حال حل شدن است و هدف آشوب اخیر دشمن در ایران متوقف کردن روند پیشرفت کشور بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جهرمی در گفتوگویی نسبتاً طولانی با شبکه خبری «المیادین» لبنان که دوشنبهشب (امشب) پخش خواهد شد، به مسائل مختلفی از جمله آشوب چند ماه اخیر در ایران، مذاکرات هستهای و حل مشکلات کشور پرداخت.
سخنگوی دولت ضمن اشاره به جمعآوری و وجود اسناد مختلف مرتبط با آشوب و اغتشاشات اخیر در ایران، از نقش سرویسهای جاسوسی چند دولت غربی گفت و با اشاره به روند رو به جلو دولت در حل مشکلات از افزایش تجارت خارجی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه بعضا تا پنج برابر خبر داد.
جهرمی ضمن اذعان به ضعفهای رسانهای در کشور تأکید کرد همانطور که ایام دفاع مقدس ثابت کرد که ایران نیازمند تقویت خود در عرصه نظامی است، امروز این آشوب و جنگ رسانهای علیه ایران ثابت کرد که کشور نیازمند سرمایهگذاری در امر رسانه است.
بخشهایی از گفتوگو؛
اهداف پروژه دشمن محقق نشد
جهرمی گفت، دشمن تمام تلاش خود را کرد تا ضمن بهرهبرداری از موقعیت پیشآمده، «در ذهن بخشی از مردم و هم در ذهن بخشی از کسانی که اختلاف دیدگاههایی درون کشور دارند یا ناراحتیهایی دارند، خطای محاسباتی ایجاد کند... اما نتیجه این طراحی، این شد که علی رغم اینکه تمام قوایشان را به کار گرفتند، نتوانستند به اهدافی که طراحی کرده بودند برسند». آنها تمام تلاششان را میکنند تا مانع پیشرفت بشوند، مانع توسعه و حرکت کشور شوند... البته هدفگذاری آنها طبیعتاً در فضاهای آرمانی خودشان به سمت تجزیهطلبی همیشه بوده و هست... برای اینکه هم ناآرامی در منطقه ایجاد شود هم قدرت منطقهای ایران کاهش یابد؛ اما خودشان هم میدانند این یک هدف آرمانی است که در خواب هم نمیتوانند آن را ببینند.
گزارش سازمانهای اطلاعاتی ایران قبل از آشوب
جهرمی ضمن ابراز تأثر از ماجرای فوت خانم مهسا امینی و «دردناک» و «تلخ» توصیف کردن آن، به بُعد دخالتهای خارجی اشاره کرد و گفت، «دستگاههای اطلاعاتی داخل کشور از ابتدای سال متعدد گزارشهایی داده بودند که سرویسهای جاسوسی و برخی از کشورهای معاند و برخی کشورهای هم سویشان در منطقه برنامهریزیهایی دارند برای شورشآفرینی و اغتشاش در نیمه دوم امسال.
سخنگوی دولت افزود، «طبیعتاً برای اینکه بتوان یک اغتشاش را از بیرون یعنی ایجاد ناامنی و ایجاد شورش از بیرون را مدیریت کرد نیاز به زمینه داخلی هم هست؛ حالا این زمینهها یا باید طراحی بشود یا در طول زمان آمادهسازی شود یا یک فرصتی مهیا شود برای بهرهبرداری. طبیعی است که در هر کشوری حوادث تلخی ممکن است اتفاق بیفتد... همین دو سه ماه پیش؛ یک شهروندی در یکی از ایالات آمریکا وارد یک مدرسه شد و نوزده دانشآموز را به قتل رساند. خوب این یک حادثه تلخ است؛ میشود از چنین حادثهای، اگر کسی قصدش شورشآفرینی درون یک کشور را دارد بهرهبرداری و شبههافکنی کند که این فرد چه کسی بوده به کجا وصل بوده...، آیا دولت کوتاهی داشته یا برنامهریزی سازماندهی شدهای در این زمینه داشته یا نداشته، شبهات متعددی میشود مطرح و افکار عمومی را تحریک کرد...».
اتاق عملیات کجا بود؛ دخالت اروپایی و اسناد آن
جهرمی درباره دخالت کشورهای غربی گفت، «بر اساس گزارشهای امنیتی که از پیش از شروع این اغتشاشات تهیه شده، گزارشهای مستندی ارائه شد، مبنی بر وجود برنامهریزیهای... متمرکز ایالت متحده امریکا و اسرائیل...، سرویسهای جاسوسی این دو بودند. متاسفانه در این ایام اخیر هم برخی از کشورهای اروپایی، برخی از سرویسهای جاسوسیشان و برخی کشورهای منطقه که هم سو با اینها فعالیت میکردند، حضور داشتند. همه اینها سرویس جاسوسیشان، اتاق مشترکی داشتند با اتاقهای مشترک عملیاتی. در منطقه اتاق عملیات داشتند ولی اتاق عملیات اصلی در منطقه نبود و طراحی مشترکی انجام میدادند. ابزار رسانهای هم در اختیار این اتاق قرار گرفته بود، یعنی این شبکههایی که در ایران، تروریستی هم اعلام شدند، اینگونه نبود که خودشان به صورت مستقل یا به صورت ابتدایی فعالیت کنند بلکه ابزارهای عملیاتی این اتاق فکر و اتاق عملیات بودند که با هدایتگری مستقیم این اتاقها را مدیریت میکردند. اسناد مقدماتی اینها از پیش از آنکه این اتاق در حال شکلگیری است و برنامهریزیهایی صورت گرفته از پیش از شروع این آشوب افرینیها گردآوری شده بود. بعد از این هم اسناد متعدد گردآوری شد از نقشآفرینی و مداخلت و مشارکت هم سفارتخانهها و برخی فعالان برخی از این کشورها داخل خاک جمهوری اسلامی ایران. هم اظهارنظرهای رسمی که شاهد بودیم، هم شاهد بودیم برخی از مقامات رسمی کشورهای اروپایی در همان روزهای اول نظراتی مداخله جویانه در همین حوزه در خصوص کشورمان داشتند چیزهایی که اصلا عرف و آداب دیپلماتیک اجازه انجام چنین کارهایی را نمیدهد که نسبت به فوت و درگذشت یک شهروندی که حاکمیت درحال رسیدگی به چرایی آن هست همان روزهای ابتدایی مقامات در این سطح سیاسی در این سطح وزیر امور خارجه چندین کشور بیایند اظهار نظر و شبههبرانگیزی کنند و مداخله در امور داخلی کشور دیگری کنند.
جهرمی از اسناد دیگر سخن گفت، و بیان کرد «حتی گزارشهایی بعضاً که از داخل کشور گردآوری و برای فراهم کردن مقدمات پروژه بعدی (به خارج ارسال میشده)، به دست ماموران امنیتی ما رسیده که اینها مستند هست و همچنین اقداماتی که به صورت رباتیک با حمایت بسیاری از کشورها و نیروهای امنیتی و حتی نظامی برخی از کشورها به صورت رباتیک در فضای مجازی صورت میگرفت.
آشوبها مرتبط با کدام رئیس جمهور آمریکاست؟
جهرمی در پاسخ به سوالی درباره نقش رئیس جمهور فعلی و سابق آمریکا در آشوبها گفت، «اینکه آیا این اتفاقات، مربوط به رئیس جمهوری فعلی یا قبلی ایالت متحده است، بنده عرض میکنم، خیر، این خط سیاست خارجی ثابت ایالت متحده است که جمهوری اسلامی ایران نباید بتواند در مسیر استقلال خودش حرکت کند اما این که این اقدام به طور خاص طی یک خط ثابت آمریکا برنامهریزی شده و اینکه در این دولت یا دولت قبل بوده، باید گفت، طبیعتا در این دولت اتفاق افتاده است.
جهرمی توضیح داد «طبیعتاً آنها [دشمنان ایران] علاقه به این ندارند که منطقه بتواند بازیگر اصلی در قدرت باشد و همیشه باید پیرو و مصرف کننده پیش برود. به همین دلیل تمام ابزارشان را استفاده میکنند، همیشه هم در این ادوار یکی از سیاستهاشون تجزیهطلبی ایران بزرگ بوده است به این دلیل که اگر ایران بزرگ با این وسعت سرزمینی با این وسعت منابع، چه نیروی انسانی گسترده، چه جمعیت گسترده، منطقه پولیتیک جغرافیایی که دارد و منابع غنی زیرزمینی که دارد طبیعتا رقیب قدری برای آنها باید باشد. هرچه بتوانند برای استفاده از اقوام مختلف کشور، انجام میدهند تا بتوانند تجزیهطلبی کنند.
ج.ا. ایران از موضع ضعف مذاکره نمیکند
جهرمی به مذاکرات هستهای نیز پرداخت و با بیان اینکه اصلیترین هدف آشوبها صرفا امتیازدادن ایران در میز مذاکرات نبود، گفت «یعنی هدف اصلی این نیست که پای مذاکره ما بتوانیم مثلا امتیازات بیشتری بگیریم؛ وقتی شما کشور را تضعیف میکنید، آثار متعددی از او بار میشود. یکی از آثار این است که تصور کنی پای میز مذاکره بتوانی امتیازات بیشتری بگیری؛ یکی از آثار این است که شما به جهانیان نشان دهید که الگوی حرکت مستقل برمدار نگاههای درونی و درونزا برای رشد الگویی است که موفق نخواهد شد. یکی از اثارش این است . بالاخره ایران به عنوان یک الگو و نماد مقاومت مطرح است در جهان؛ وقتی آمریکا بتواند مانعی بر مسیر رشد ایران حاصل کند، به جهانیان وانمود میکند که مقاومت راهکار پیروزی نیست. خب البته که هدف فقط این نیست که پای میز مذاکره امتیاز بگیری. یکی از اهداف هم میتونه این باشه که پای میز مذاکره شما بتوانید امتیازات بیشتری بگیرید. باز هم در حوزه مذاکره عرض میکنم این دولت سیاستش این بوده هرگز در موضع ضعف پای میز مذاکره نمینشیند به همین دلیل خط مسیر خنثیسازی تحریمها رو از ابتدا به پیش گرفته و همیشه هم پیش خواهد برد فارغ از نتیجه مذاکره فارغ از نتیجه مذاکرات چه به هر سویی که حرکت کند مسیر خنثی سازی تحریم ها برگرفته خواهد شد چرا که اعتماد به کسی که و کسی که زیر میز مذاکره خودش میزند و توافق امضا شده رو نقض میکند نمیتوان کرد لذا باید مسیرهای دیگری طراحی کرد و به پیش گرفت لذا جمهوری اسلامی به ویژه در این دولت معطل میز مذاکره نمی ماند دولتی که معطل میز مذاکره نماند طبیعتا امتیازی برای مذاکره نخواهد داشت برای اینکه مسئله اینجا خودش رو نگه نداشته لذا تفاوتی نداشته که هجمه چگونه به کشور اورده بشود امتیازی فوق العاده یعنی خلاف حقوق کشور خلاف حقوق مردم کشور خلاف حق واقعی و طبیعی مردم کشور داده نخواهد شد مذاکره یعنی اینکه بنشینیم بر سر حقوق این توافق کنیم نمیشود بالاخره حقی پایمال شود. اساسا دولت صلاحیت این را ندارد که از حق خودش بگذرد اگر حقی ثابت است در حوزه بین الملل و واقعی طبیعتا امکان عدول از آن وجود ندارد.
فروش نفت در حال افزایش است
جهرمی در بخشی دیگر از گفتوگو گفت، «دشمن دوست دارد به مردم ما القا کند که پیشرفت شما و رشد شما در گرو با تعامل با دنیای غرب است؛ بعد میبینند که هنوز مذاکرات در جریان است و به مذاکره قطعی هنوز نرسیده ولی همزمان دستاوردهای شگرفی در داخل کشور دارد صورت میگیرد؛ فروش نفت دارد افزایش پیدا میکند تجارت غیرنفتی دارد افزایش پیدا میکند مسائل و مشکلات دارد یکی یکی به مسیر درمان حرکت میکند؛ مسائلی که در طی ده سال گذشته که... شاخص ها نشان میدهد دردها مضاعف شده ولی در طول یک سال و سه ماه گذشته دارد کاهش پیدا میکند... دشمن باید هم مانع این شود. دلیل آشوب افرینی همین موضوع است... یعنی باید این رئیس جمهوری که این مسیر رو دارد پیش میرود هرچی میشود مورد هجمه قرار بگیرد و مورد اتهام قرار بگیرد تا امکان استمرار مسیر را نداشته باشد.
ضرورت سرمایهگذاری در امر رسانه
جهرمی با بیان اینکه «نکتهای که رئیس جمهور داشتند... این بود که هروقت آشوبآفرینی اتفاق میافتد، ما میفهمیم مسیری که داریم میرویم مسیری صحیحی است» گفت، در این ایام حدود هشتاد نفر از حافظان امنیت کشور به شهادت رسیدند، یعنی مورد ترور واقع شدند... و افزود، همان گونه که در ایام دفاع مقدس، ضرورت سرمایه گذاری در حوزه نظامی داریم بر ما ثابت شد و امروز آثار آن را داریم میبینیم و جمهوری اسلامی به یکی از قدرتهای برتر نظامی جهان تبدیل شده، این ایام هم به ما نشان داد که ما نیازمند سرمایهگذاری در حوزه رسانه هستیم.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: سرویس های جاسوسی سرمایه گذاری پای میز مذاکره برنامه ریزی سخنگوی دولت اتاق عملیات فروش نفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۷۲۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشورهای عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیلهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی در خصوص تلاشهای ترکیبی دولتهای اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولتهای عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلیها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.
به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاریهای عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.
تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولتهای عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولتهای عربیای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمکهای بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونتها و تنشهای دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح میکنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.
یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگیهای امنیتی منطقهای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن میتواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.
اما نباید در نتیجه گیریها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرتهای منطقه بابت کمک هایشان قدردانی میکرد، مقامهای کشورهای عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیرها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپادهای ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپادهایی از سمت مقابل نیز شلیک میشد اردن همان کار را انجام میداد.
یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولتها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمیخواست بخشی از ائتلاف دریاییای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی میشد. هفته گذشته، کشورها پرتابههای شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که میشد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»
استدلالهای مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایتهای رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربیای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقهای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.
صرف نظر از هیاهوهای روزهای اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولتهای اسرائیل و اردن در سالهای اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواستههای جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید میکرد.
عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصریها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آنها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحرانهای متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگهای امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.
منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولتهای عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب میکند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آنها از واشنگتن دریافت میکنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگهای امنیتیای که سالها بین این کشورها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.
استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاریهای امنیتی پس از سالها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام میدهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینیها و سعودیها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشورهای عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولتهای عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح میکند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان میکنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفتههای زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویتهای رهبران کشورهای عربی دارد.
در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقهای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر میاندازد تمرکز کنند، واشنگتن میتواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقهای را ترجیح میدهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.
آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکههای اجتماعی و سایر رسانهها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقهای صورت نداده است. دولتهای منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژهای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.